۰۹
تیر ۹۵
این بار
زمانی خواهم سرود
که میان آغوش امواجِ مهرت ،
مانند قایقی متلاطم ،
حیران باشم
قطره ای از دریا
و قطره ای از باران
خواهم سرود
میان در به در ترین انسانهایی که
چشمِ دیدنِ عشقمان را ندارند
برای جاذبه ی نگاهت
از ناز نرگس های زرد و
بی تابی مریم های سفید،
خواهم گفت
و برای عرق گرم پیشانی ات،
اندکی از دلپذیرترین خنکای
لبخند ماه !
حوای دل را چه دیده ای؟
دست بر
پیشانی تب دار هوایم بگذار...
و ببین که قلم
چگونه از پریشانی انگشت هایم
واژه واژه گل سرخ
می چکاند!
(شفیقه طهماسبی)